The Blog

فرض کنید شما به عنوان يك پيمانكار عکاسی تبلیغاتی و صنعتی براي بستن قراردادي با كارفرما قراري خواهيد گذاشت، نحوه صحبت كردن به چه صورتي بايد باشد…؟

ميخواهم زاويه ای متفاوت رو به شما نشان بدهم كه تاحالا از اين زاويه به هيچ كسي نگاه نكرديد، كه بر اساس آن ميتوانيد كيفيت كارتون رو چند برابر كنيد و حتي انسانهاي اطرافتون رو راحتر درك كنيد. در ذات همه انسان ها چهار وجه وجود دارد كه شامل ‏Action – Practical – Social – Humanity است. البته نكته كه وجود دارد اينه كه در هر انساني به طور معمول يك و يا دو وجه از اين چهار وجه روي دوتاي ديگر غالب است.

Action در واقع افرادي هستند كه به همه چيز از زاويه هيجان هاي زودگذر و جالب بودن نگاه ميكنند. مثلا اين افراد به طور معمول در هنگام خريد به جذابيت هاي ظاهري اجناس نگاه ميكنند و نه كاربرد اطلاعات فني و يا ريز اون محصول، حتي شايد به اون محصول اصلا احتياج هم نداشته باشند. از خصوصيات ديگر اين اين افراد تصميمهاي سريع و زود گذر و هيجاني است.

Practical دسته دومي هستند كه به هر چيزي بر مبناي كاربرد و محاسبات نگاه ميكنند. به طور معمول براي ديدن اين افراد بايد وقت قبلي تعيين كنيد و به هيچ عنوان براي سفر سريع الوقوع نميتونيد روی آن ها حسابي باز كنيد، از ديد اين افراد براي حتي يك قرار ساده هم بايد از روزها قبل مقدمات و زمان مشخصي رو از قبل تدارك ديد. اين افراد در هنگام خريد توجهي به ظاهر محصول ندارند و مقدار چربي – قند – كلسترول و…. از اولويت اصلي انتخاب يك محصول است.

دسته بعدي كه به Social معروف هستند، افرادي هستند كه تمامي تصميماتشون بر اساس ارتباطات با ديگران بنا شده. به طور مثال اين افراد به باشگاه مي روند، البته نه به اين خاطر كه ورزش كنند و يا تناسب اندام داشته باشند، بلكه به اين خاطر كه با افراد جديد ارتباط برقرار كنند و يا مثلا براي شبكه هاي اجتماعي عكس جمع كنند. اين افراد معمولا دايره دوستان بسيار زيادي دارند و كميت دوستان ارجحيت بيشتري تا كيفيتشون داره براي اين افراد.

دسته آخر Humanity افرادي هستند كه بعد انساني اونها بسيار قويتر از وجوه ديگرشان شده. اين افراد در كليه تصميم گيري هاشون بعد انساني را بيشتر از ساير وجوه مد نظر قرار مي دهند. اين افراد معمولا در شغل هايي نظير مدد كار اجتماعي، پزشك، آتشنشان، شغل هاي خدماتي و… فعاليت دارن. اين افراد در هنگام خريد به قابليت بازيافت اجناس و يا جنبه هاي انسان دوستانه توجه مي كنند.

حتما از خودتان مي پرسيد اين مطالب چه ربطي به عكاسي تبلیغاتی دارد…! خب ربطش رو بهتون خواهم گفت. فرض كنيد كه شيريني فروشي با اين شعار كه شيريني ها و بستني هاي ما چاق كننده نيست و از ماست تهيه ميشود به شما سفارش عكس تبلیغاتی مي دهد، شما در عوض به جاي نشان دادن عكسي Practical براي افرادي كه به دنبال لاغري هستند عكسي مي گيريد از افراد زيادي كه در حال خوردن بستني هستند. در واقع تصوير شما Social است ولي شعار بستني فروشي Practical است. حال اگر به شعار اين مطلب اضافه شود كه بستني تهيه شده از ماست و مناسب محيط زيست، در واقع افراد Humanity هم نشانه گرفته اید. يا به اين شعار توجه كنيد از يك باشگاه ورزشي ( ما شما را در عرض يك هفته ١٠ كيلو گرم لاغر خواهيم كرد) اين شعار در واقع Action است، يا ما شما را زير نظر مربي خصوصي و با استانداردهاي ….. به صورت كاملا علمي در عرض ٢ ماه ١٥ كيلوگرم تناسب اندام خواهيم داد، اين شعار كاملا Practical است حالا تصور كنيد شما عكسي را خواهيد گرفت كه افراد زيادي در باشگاه مشغول ورزش هستند. قطعا تصوير شما Social است و در تضاد كامل با شعار باشگاه است. و به همين شكل است كه كارفرما نتيجه قابل قبول رو از كار شما نخواهد گرفت.

 

 

مدرس و نویسنده مطلب: عليرضا اعتمادي

عکاسی تبلیغاتی خود شاخه بسیار جذابی از عکاسی است که عکاس از محصولات، تولیدات و خدمات افراد یا شرکت ها، عکسبرداری می‌کند. در این شاخه عکاس جزییات و احساسات یک محصول را با اغراق فراوان و پردازش‌های بسیار به کاربر نمایش می‌دهد و اغلب در فضاهای بسته و یا یک استودیو صورت می‌گیرد. به طور کلی عکاسی تبلیغاتی در ترویج کسب‌و‌کار نقشی کلیدی ایفا می‌کند.

این در حالی است که عکاسی صنعتی آمار و جذابیت‌های یک محصول را به نمایش می‌گذارد و در واقع  شاخه‌ای از عکاسی است که عکاس تصاویری دقیق، کامل و با کیفیت از محصول یا پروداکت به نمایش می‌گذارد و بیشتر در فضاهای باز و کارخانه‌ها انجام می‌شود. این شاخه از عکاسی با استفاده از تجهیزات مناسب، فضا و انتخاب نورهای دقیق و کامل سعی بر آن دارد تا حد امکان نمای کاملی را از کالا ارائه دهد و تصویری با کیفیت و دقیق از آن ثبت کند. به طور کل هدف از این نوع عکاسی نمایش کامل و واضح کالا از زوایای مختلف است.

عکس‌های صنعتی خوب، عکس‌هایی هستند که براحتی با بیننده ارتباط برقرار ‌می‌کنند و به اصطلاح با بیننده حرف می‌زنند. عکاسی از هر موضوعی که در خدمت معرفی، تبلیغ و یا فروش تولیدات یا کالائی باشد، عکاسی صنعتی- تبلیغاتی محسوب می‌شود. تمامی مواد غذایی، هر گونه وسایل زندگی، انواع مبلمان و ماشین چه با حضور مدل باشد یا نه در زمره عکس تبلیغاتی است. کارخانه‌های صنعتی و فنی به همراه خطوط تولید آن‌ها نیز در مراحل و زوایای مختلف عکاسی صنعتی محسوب میشوند. معمولاً سفارش‌دهنده‌های این نوع عکاسی هم شامل روابط عمومی و سازمان‌های تبلیغاتی، ارگان‌های دولتی، صاحبان صنایع، بخشهای اقتصادی و بازرگانی و در ضمن گرافیست‌ها و طراحان صنعتی- هنری، همه و همه از جمله سفارش دهنده‌گان و علاقمندان عکاسی صنعتی- تبلیغاتی هستند.

هدف عکاسی تبلیغاتی و صنعتی

هدف از عکاسی تبلیغاتی نه تنها فقط معرفی کالا نیست بلکه تشویق و جذب مشتری به استفاده از پروداکت و خرید محصول است. به بیان ساده‌تر عکاسی تبلیغاتی باید همانند یک تیزر تبلیغاتی، بیننده را به خرید کالا ترغیب کند. این شاخه از عکاسی ضمن اینکه باید تمام خصوصیات یک عکس صنعتی را در خود داشته باشد، مولفه‌های مهم دیگر را نیز مورد توجه قرار می‌دهد. کاربرد عکاسی صنعتی بیشتر به منظور برند کردن و معرفی کالا و یا یک نام است. در واقع این نوع عکاسی از محصول به امری مهم و ضروری مبدل شده است که کارخانجات جهت تبلیغات و بالا بردن فروش محصولات خود از آن استفاده می‌نمایند. میدان عمل عکاسی صنعتی بسیار وسیع است چرا که تنوع محصول و خدماتی که درکشور سازنده مصرف و یا صادر شدن آن به دیگر کشورهای جهان را مطرح نماید. عکاسی صنعتی هدفی را دنبال می‌کند که میل به برقراری ارتباط دارد و به طور خلاصه مرکز توجهش صنعت است. وظیفه عکاسی صنعتی این است که موضوع جلوه و نمای بهتری نسبت به موضوع های مشابه داشته باشد و در مسلما باید عکسهایی تولید شود که توجه بیننده را جلب ‌کنند و در رقابت پیروز ‌شوند.

منبع: کانال علیرضا نصرتی

دنیای تبلیغات همیشه پر از ایده های نوین بوده. در عکاسی تبلیغاتی بدون ایده به هیچ عنوان نمی توانیم کاری را پیش ببریم. در عکاسی صنعتی فقط نمایش دقیق محصولات مهم می شود ولی در عکاسی تبلیغاتی ایده حرف اول را می زند.

در این پست می خواهیم چند پوستر تبلیغاتی را شرح دهیم و ببینیم ایده های آنها چیست؛

 

قبلا تعدادی از کمپینهای مربوط به کودکان در کانال منتشر شده است، در بیشتر آنها خود کودکان حضور دارند و البته این ایراد محسوب نمی شود. اگر چه سخت است اما می توانیم از عناصر و المانهای تکراری استفاده کنیم به شرطی که معنای نو و جدیدی از آنها بیرون بکشیم. به بیان دیگر همه قصه ها گفته شده اند اما ما همچنان این شانس را داریم که این قصه های تکراری را با لحن، لهجه و سبک خودمان دوباره تعریف کنیم و ارتباط موثری با مخاطبانمان برقرار سازیم.

?سالهاست که در فیلمهای هندی آدم خوبها آدم بدها را نابود می کنند و عاشق و معشوق به هم می رسند، چیزی که مردم هند را همچنان به سینما می کشاند، این قصه تکراری نیست، مسیری است که ادم خوبها طی می کنند تا به پیروزی برسند. اگرچه نتیجه از پیش مشخص است، اما چگونگی رسیدن به نتیجه برای مردم جذاب است.

?اما کمپینی که می بینید، با نمونه های مشابه ای که تا کنون دیده ایم فرق دارد، در این کمپین برای نشان دادن درد و رنج کودکانی که قربانی آزار جسمی و جنسی شده اند، از چهره خود کودکان استفاده نشده، بلکه برای انتقال مفهوم، عناصر جدیدی به کار رفته اند. در این آگهی ها به شکل خلاقانه ای با نشان دادن پشت و روی لباس کودکان، تضاد و تفاوت بیرون و درون کودکان قربانی به تصویر کشیده شده است. این کمپین که توسط یونیسف منتشر شده سعی دارد به والدین هشدار بدهد که ظاهر شاد و سالم کودکان قربانی، ملاک درستی برای سنجش سلامتی روح و روان کودکان نبوده و عمق آسیبی که کودکان بخاطر ازار و اذیت جنسی دیده اند، به راحتی قابل مشاهده نیست.

?ظاهر زیبا و رنگارنگ و دوخت منظم و شیک روی لباس کودکان را ما می شناسیم و از دوخت کج، زشت و نامرتب پشت لباسها هم اطلاع داریم، چون بارها هنگام پوشیدن لباس آنها را دیده ایم. این کمپین به زیبایی توانسته تفاوت و تضاد پشت و روی لباس را به جسم و روان کودکان ارجاع دهد و پیام خود را به راحتی به ما منتقل نماید.

?یک کمپین تبلیغاتی باید بتواند به سادگی و بدون لکنت، حرفش را بزند و پیامش را منتقل کند این یک اصل است، اما در بسیاری از کمپینهای تبلیغاتی ایران خلاف آن عمل می شود. خیلی از اژانسهای ایرانی ابهام را با ایهام اشتباه می گیرند. این روزها ثقیل و سنگین حرف زدن، نشانه روشنفکر بودن و مبهم و نامفهوم حرف زدن، نشانه آرتیست بودن است!
اما این اداها هیچ جایگاهی در تبلیغات خلاقانه ندارد، در تبلیغات تمام امکانات تصویری و شنیداری، در جهت برقراری ارتباط با مخاطب و انتقال پیام به است و هر چیزی که این روند را سخت کند نه تنها روشنفکرانه، هنرمندانه و خلاقانه نیست بلکه خلاف فلسفه ای است که تبلیغات بخاطر آن به وجود آمده، تبلیغات باید باعث فروش شود، تبلیغات دلیل دیگری ندارد.