رنگ شناسی (مفاهیم، رویکردها و بازتاب رنگ)

چکیده:رنگ ها به دو دسته ی کروماتیک و آکروماتیک تقسیم می شوند که رنگ های کروماتیک (رنگی) دارای شخصیت ، معانی و خاصیت هایی است که می توان از خواص آن در روند شکل گیری اثر هنری سود جست . رنگ ها دارای کیفیت های گرمی ، وزنی ، دوری نزدیکی ، بو ، طعم و خاصیت های دیگر هستند . رنگ ها داری معانی ، قدرت و بازتاب هستند مثلا قرمز رنگی گرم ، پویا ، پرانرژی است که ظرفیت واژگانی انسان را ناخودآگاه افزایش می دهد. آبی رنگی است که در بیشتر جوامع عملکرد دینی دارد . زرد رنگی نکته بین و خطاسنج است و بر هر چیزی که بنشیند بر آن شدت می بخشد . سبز رنگ سکوت است و طعم تلخ و گس دارد . رنگ بنفش ضد زبان ، ضد رفتارهای اجتماعی و نماد وهم و ترس است. رنگ های آبی ، زرد و قرمز رنگ های اصلی هستند که جانشین تمام رنگ ها در جهانند و چشم برای ایجاد تعادل چنین مجموعه ای را طلب می کند . رنگ ها نسبت به هم تاثیرگذارند مثلا آبی بر روی زمینه ی سفید عمق بیشتری نسبت به زمینه ی مشکی دارد. وقتی از هماهنگی رنگ صحبت می کنند اثرات مشترک دو یا چند رنگ را ارزیابی می کنند. با دانش درباره رنگها می توانیم در عکاسی و به خصوص عکاسی تبلیغاتی می توانیم به نتیجه بهتری دست یابیم.

مفاهیم رنگ

مقدمه

رنگ ها روح دارند ، رنگ ها کلمه اند و همچون کلمات سخن می گویند. در این تحقیق سعی کرده ام که اطلاعات و مفاهیم پراکنده ی رنگ ها را جمع آوری کنم و در کالسکه ای گذاشته که بتوانیم با آن به سفر هنری و دلچسبی برویم . تلاشم از جمع آوری این پروژه این است که مسیر درستی را برای اطلاعات پراکنده ی رنگ ها هموار کنم که در آن از مفاهیم علمی و روانشناسی ، بازتاب ها ، واکنش ها و شرایط مختلف استفاده گردیده است . مهم ترین بخش این تحقیق تاثیر و روانشناسی رنگ ها است که بیشتر مطالب آن از مصاحبه ها ، مجله ها و اطلاعات پراکنده استخراج شده است . تمام موضوع ها و مسائل مطرح شده در این پروژه علمی و ثابت شده است ولی با این تفاسیر ، به دلیل نسبی بودن ماهیت رنگ ، نظریات می توانند نسبی و متغیر فرض شوند. امیدوارم که این مقاله کمکی به دانش شما در زمینه عکاسی صنعتی و عکاسی تبلیغاتی داشته باشد.

مفاهیم کلی درباره ی رنگ شناسی:

مواد رنگی از نظر فیزیکی و شیمیایی قابل تشریح هستند و از طریق درک و دریافت مغزی، معنی و مفهوم بشری می گیرند.

در تقسیم بندی کلی ، رنگ ها به دو دسته ی کروماتیک (رنگی) و آکروماتیک (خاکستری) تقسیم می شوند، رنگ های آکروماتیک از نظر بصری کاملا خنثی هستند و اثرات حسی انسان را میانه نگه می دارند و معمولا دارای شخصیت نیستند.

مغز یک سری واکنش های غیر ارادی نسبت به محیط دارد. مغز می تواند به رنگ ها کیفیت های وزنی گرمی، دوری، نزدیکی، دارای بو بودن، طعم داشتن و خاصیت های دیگر را نسبت دهد.

رنگ های اصلی رنگ هایی هستند که خالص در جهان وجود دارند. بشر تاریخی اول به رنگ آبی توجه کرد و بعد به رنگ زرد و سپس به قرمز توجه نشان داد. رنگ های نارنجی، بنفش و سبز، رنگ های مکمل هستند که از ترکیب رنگ های اصلی بوجود می آیند.

معانی و ماهیت رنگ ها:

رنگ ها ماهیت بسزایی در مفاهیم دارند بدین صورت که در ارتباط تصویری همیشه از رنگ ها به عنوان بیان بهتر استفاده می شود. به طور مثال یک کادر مستطیل عمودی با خطوط سیاه و زرد کاملا معنی خطر را القا می کند و هر فردی به دور از آموزش های رایج به محض دیدن این تابلو از این منطقه دوری می کند. این قابلیت انسانی در سطح آگاهی ما نیست بلکه از ضمیر ناخودآگاه ما نشات می گیرد.

رنگ ها دارای معانی هستند که در شرایط مختلف می تواند متفاوت باشد مثلا رنگ سیاه در بیشتر جوامع نماد عزاداری می باشد در صورتی که در هند سفید رنگ عزاداری و در قبایل سرخ پوستان آمریکای جنوبی قرمز رنگ عزاداری می باشد.

«قرمز در اکثر جوامع مخصوصا چین ، رنگی اشرافی است در صورتی که همان رنگ در انگلستان رنگ رعیتی و قدیمی می باشد.» 

رنگ های گرم تا سرد می توانند تا سه درجه در دمای بدن تاثیر بگذارند. اتاقی که دیوارهای آن دارای رنگ سرخ نیرومندی باشد این احساس گرمی به صورت واقعی به بدن منتقل و القا می شود و اگر دیوارهای همان اتاق به رنگ آبی باشد دقیقا معکوس این جریان شکل می گیرد. حرارت به صورت فیزیکی تغییری نکرده است بلکه مغز انسان است که در حرارت تغییر قایل می شود.

رنگ ها دارای بازتاب های مثبت و منفی زیادی هستند که اگر آگاهانه از آنها استفاده شود می توان از فواید مثبت آن در پیشبرد راهکارهایمان استفاده کرد مثلا رنگ قرمز ظرفیت دریافت واژگان را به اطلاعات زبانی را خود به خود افزایش می دهد به همین دلیل کلمات جدید در کتاب های ابتدایی را به رنگ قرمز در پایین صفحه دوباره می نویسند.

تاثیر و روانشناسی رنگ ها در شرایط:

رنگ ها دارای نیرو و خاصیت هایی هستند که در محیط و شرایط مختلف باعث واکنش هایی در مغز انسان می شود. کاربرد این نیروها در زندگی روزمره ی ما تاثیر بسزایی دارد به صورتی که طراحان از این نیروها در آثار خود به وضوح استفاده می کنند. در این بخش خاصیت های بصری رنگ ها شرح خواهم داد.

آبی:

ابی اوج انتزاع رنگی است و بر هر مفهومی که بنشیند آن را پیچیده می کند، رفتارهای جمعی را کاهش می دهد و مخاطب را منزوی می کند. اوج آرمان گرایی در پیام ها، در فرد و موضوع ها را آبی بوجود می آورد و تداعی کننده ی کمال گرایی است. آبی در تمام طول تاریخ عملکرد دینی داشته ، رنگ مقدس ، پاک ، کیفیت ابدی ازلی داشته ، لایتناهی و دور از دسترس بوده. این رنگ از نظر چشایی دارای طعم شیرین است و در سازها، تداعی کننده ی صدای فلوت می باشد.

آبی امکان انتقال منطقی صدا را کاهش می دهد و اگر در اتاقی به رنگ آبی صدایی پخش شود انسان در ردیابی آن دچار اشتباه می شود همچنین این رنگ ابعاد و اندازه را مختل می کند و ادراک اندازه گیری انسان را به هم می زند.  علاقه مندان به رنگ آبی افرادی تنها هستند و آرزوهای بزرگ و خارق العاده دارند.

زرد:

رنگ زرد رنگ خردمندی کشف و آگاهی است، وقتی انسان مجاور آن قرار می گیرد ، توان برای تجزیه تحلیل افزایش می یابد. طبق استاندارد آموزشی، دیوار روبه روی دانش آموزان در کلاس درسی باید به رنگ زرد باشد و دیوار روبه روی معلم باید به رنگ آبی رنگ آمیزی شود زیرا آبی رنگ مدیریت و اندیشه است و زرد به خودی خود ادراک را فعال تر می کند. زرد رنگی نکته سنج و خطا بين است و رفتارهای آدمی را دقیق و سنجیده می کند. این رنگ بر هر چیزی که بنشیند طعم آن را شدت می بخشد ولی به تنهایی دارای طعم شور و کمی ترش است.

با رنگ زرد می توان راهنمایی را افزایش داد و اگر گرافیستی بخواهد که کتابچه های راهنمای شهری طراحی کند باید از رنگ زرد استفاده کند. نمونه ی بارز طراحی شده در این زمینه کتاب اول می باشد.

زرد هایی که متمایل به گرمی و نارنجی حرکت می کنند سویه ی مثبت پیام های زرد را می سازد و زردهایی که به سمت سبزی و کدری حرکت می کنند، سویه ی منفی زرد را می سازند.

قرمز:

قرمز عالی ترین و نزدیک ترین رنگ به خصایل انسانی است.  قرمز رنگی گرم ، پویا ، پر از نیرو و توان ، جوان ، ضد انزوا و ایجاد انگیزه می کند. در مجاورت رنگ قرمز میل به تکاپو و جهندگی به اوج خود می رسد.

این رنگ تمایل به درست شنیدن را دارا بوده و نزدیک ترین رنگ به موسیقی است و سازهای بادی از قبیل ساکسیفون را به این رنگ نسبت می دهند. این رنگ اوج مدرنیته ی رنگی و پرچم ترقی خواهی است.

قرمز در برابر ضعف ، نادرستی و دروغ موضع گیری می کند و میل به تداوم زندگی را بوجود می آورد و به شدت نیروی درمانگری دارد . همچنین این رنگ خوش بویی ، خوش اشتهایی ، پرانگیزگی و میل به تکاپو را در انسان می سازد. علاقه مندان به رنگ قرمز از لحاظ روانشناسی مایل به گفتگو و ارتباط هستند ، روحیه ی جمعی دارند و اهل شلوغی و جنجال کردن هستند.

رنگ سبز که مکمل رنگی قرمز است معکوس تاثیر قرمز را به همراه دارد. سبز ضد زبان است و فراموشی واژگانی را به همراه دارد. رنگ های دیگری که واژگان زبانی را تضعیف می کنند بنفش و ارغوانی های متمایل به آبی هستند.

رنگ های گرم ، قرمز ، نارنجی و زرد زبان ساز هستند و میل به رفتار اجتماعی و بحث را بوجود می آورند که قرمز مرکز اصلی این ماجراست. اگر دو رنگ اصلی با هم تلفیق شوند رنگ ثانوی را می سازند حال اگر دو رنگ اصلی از نظر محتوایی اختلاف داشته باشند رنگ فرعی حاصل محل کشمکش ، ستیز و شکست دو رنگ اصلی خواهد بود مثل بنفش و سبز، حال اگر دو رنگ اصلی هم پیمان باشند رنگ فرعی حاصل از لحاظ محتوایی شبیه به آن ها است مثل نارنجی.

سبز رنگ سکوت و مطالعه است و معمولا کتابخانه ها را به رنگ سبز رنگ آمیزی می کنند. این رنگ باعث کاهش صدای نابهنجار است. مطابق استانداردهای جهانی هر دستگاهی که صدای زیاد ، فشار و تنش کاری بوجود می آورد باید به رنگ سبز رنگ آمیزی شود مثل دستگاهای نجاری و تراشکاری. رنگ سبز از لحاظ طعم گس و تلخ است. در مجاورت رنگ سبز توان خلاقیت ذهن متوقف می شود و در مقابل ، توان جسم افزایش می یابد و کار مداوم شکل می گیرد. این رنگ نماد مردم ساده است، رنگی کارگری ، کشاورزی و طبیعی است.

رنگ بنفش در ذات خود وهم و وحشت را داراست . بنفش اوج فرسودگی رنگی است. این رنگ ضد زبان و ضد رفتارهای اجتماعی است و ما را به انزوا دعوت می کند. بنفش رنگی با ذات بیمارگونه است. این رنگ دارای ظاهری جذاب است ولی در عمق نیروی بد وهم و شک را داراست. در سینمای وحشت از این رنگ به وضوح استفاده می شود. بر اساس پژوهش های انجام شده سیستم مغزی مردان در برابر دیدن رنگ بنفش نسبتا کور است ولی زنان رنگ بنفش را با تمام تنالیته ها می بینند به همین دلیل بیش از مردان در معرض مشکلات و مضرات رنگ بنفش قرار می گیرند. این رنگ ضعف جسم بوجود می آورد و ضعف حافظه و فراموشی را تشدید می کند.

رنگ نارنجی که تلفیقی از قرمز و زرد است اوج جوانی رنگی را القا می کند. نارنجی رنگی است گرم ، پویا ، شاداب ، با طراوت و پر از جهندگی است. این رنگ که پرچم جوانی است مبارزه و میل به رفتارهای جدید را در مخاطب می سازد. رنگ نارنجی جسم را تقویت می کند و نیروی ارتباط جمعی را گسترش می دهد و از نظر چشایی ترش و شیرین است.

رنگ های ثانوی از حساسیت بالایی برخوردار هستند که اگر درست استفاده نشود تاثیرات بدی را به همراه دارند مثلا صورتی رنگی گرم است که در طیف های تیره تر ، محرک می باشد . با ظاهر زیبایی که دارد می تواند در بطن خود مخرب و مضر باشد

گوته، تاثیرات رنگ ها را در قالب یک تست روان شناسی مطالعه و تدوین کرده است، یکی از آزمایش های او به این صورت بوده است: ضیافت شامی ترتیب داده می شود و مهمانانی که خسته از کار روزانه فارغ شده اند دعوت می شوند. بوی غذای خوبی تمام فضای خانه را در برگرفته است به طوری که اشتهای مهمانان تحریک شده و بی صبرانه منتظرند تا صرف شام آغاز شود. میز با گوشت کباب شده، سبزی ها، اسفناج و سیب زمینی تزیین شده و بالاخره انتظار به پایان می رسد؛ افراد در کنار میز حاضرمی شوند. در ابتدا روی میز یک نور قرمز تابانده می شود، حالت کباب پخته طلایی می شود، اسفناج به رنگ سبز خیلی تیره سیاه در می آید و سیب زمینی قرمز می شود . همین که دست مهمانان به مواد روی میز می خورد نور تعویض شده و نور سبز جایگزین آن می شود . تاثیر رنگ سبز روی کباب به صورت گوشت گندیده خود نمایی می کند و سیب زمینی کپک زده به نظر می رسد و رنگ سبز اسفناج پر رنگ تر می شود و جذابیت بیشتری پیدا می کند. سپس نور سبز با نور زرد تعویض می شود. در این حالت سیب زمینی رنگ طبیعی خودش را حفظ می کند اما گوشت و اسفناج حالت تهوع آور و نامطلوبی پیدا می کنند. به طوری که حاضران کاملا بی اشتها می شوند و در نهایت افراد با مشاهده نور طبیعی متوجه تست می شوند اما شاید دیگر اشتهایشان را از دست داده باشند.

بازتاب رنگ ها: 

رنگ ها از لحاظ معنایی بازتاب های متفاوتی دارند علاوه بر این از لحاظ بصری تغییر ماهیت می دهند. در زیر با آوردن مثال این موضوع را مشخص می کنیم

مربع زرد بر روی زمینه ی سفید تیره تر دیده می شود در صورتی که همان مربع زرد بر روی زمینه سیاه شفاف تر و درخشان تر جلوه می کند.

مربع قرمز بر روی زمینه ی سفید تیره تر دیده می شود در صورتی که همان مربع قرمز بر روی زمینه سیاه گرمایی نورانی تر ساطح می کند.

رنگ ها همچنین از لحاظ دوری و نزدیکی از محیط تاثیر می گیرند مثلا رنگ آبی روی زمینه ی سفید نسبت به زمینه ی سیاه از عمق بیشتری برخوردار است.

چشم انسان گرایش به خنثی کردن ماهیت های رنگی دارد و همیشه با دیدن هر رنگی به دنبال مکمل آن می گردد. به طور مثال مربع خاکستری بر روی زمینه ی قرمز ، متمایل به رنگ سبز به نظر می رسد در حالی که همان خاکستری روی زمینه سبز ، متمایل به رنگ قرمز دیده می شود.

هماهنگی رنگی و جمع بندی:

وقتی از هماهنگی رنگ صحبت می کنیم اثرات مشترک دو یا چند رنگ را ارزیابی می کنیم. آزمایشات در مورد ترکیب ذهنی رنگ نشان می دهد که قضاوت افراد در مورد هماهنگی و اثرات رنگی متفاوت است.

دانشمندان معتقدند هماهنگی رنگ های به کار رفته در یک فضا همانند هارمونی نت های موسیقی است که اگر به جا و درست در کنار یکدیگر قرار بگیرند، قطعه ای گوشنواز و لذت بخش به وجود می آورند که نمونه های بسیاری از آن را می توان در طبیعت برشمرد و از طرفی عدم هماهنگی آن ها می تواند بسیار مخرب و آزار دهنده باشد.

رنگ های آبی ، زرد و قرمز می توانند جانشین تمام رنگ ها شوند . چشم برای ایجاد تعادل چنین مجموعه ای را طلب می کند و در این صورت است که چشم در تعادلی هماهنگ خواهد بود . دو یا چند رنگ زمانی هماهنگی دارند که از ترکیب آن ها رنگی خاکستری (نه کمرنگ و نه پررنگ) به دست می آید .

نتیجه گیری: 

آبی اوج انتزاع رنگی است و رنگی پیچیده و آرمان گراست . زرد نزدیک ترین رنگ به خردمندی و آگاهی است و قرمز گرم ترین و پویا ترین رنگ است . با استفاده ی درست از مکمل ها می توان توازن و تعادل را به صورتی دلنشین ایجاد کرد و روند شکل گیری هر اثر را به صورتی منطقی پیش برد. درک بازتاب ها ، معانی ، کیفیت ها و اثرات رنگ ها ما را در خلق آثار هنری به وضوح هدایت می کند. دانستن معانی و رفتارهای رنگ آدمی را به هدف خود نزدیک می کند و با گسترش این دانش ، می توان جامعه ی شهری را از معضلات روزمره دور کرد.

این مقاله توسط مجید کاویان مهر جمع آوری شده است.

یک پاسخ به “رنگ شناسی (مفاهیم، رویکردها و بازتاب رنگ)”

  1. niloofar گفت:

    مطلب خیلی خوب و مفیدی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *