سفیر مقتول روسیه و پلیسی که او را کشت

عکاسی استیج

قاتل محو در گوشه ی چپ تصویر ایستاده…تنها چند دقیقه قبل از شلیک های کشنده اش…عکس هولناک است و من را یاد فضاهای نوآر می اندازد…مردی در پس زمینه که قرار بوده بی اهمیت باشد و تکه ای برای نمایش امنیت سوژه ی اصلی به این عکس معنایی جدید بخشیده است…قاتلی در نور نرم گالری…منظم و منضبط…چهره ی محوش نشانی از ذهن تندرو و تحت سلطه اش ندارد…ابن عربی می نویسد که صورت انسان در عالم خاکی ثابت و باطن اش متغیر است…شاید برای همین باشد که چهره ها فریبنده اند و ناگهان هویتی را نمایش می دهند که در اعماق روح و ذهن رقم خورده…سوژه در این عکس کاملن کم اهمیت است در تقابل با مردی که خارج از فوکوس است.عکس شمایلی روایی و کلاسیک ساخته از وضعیت کشنده و کشته شده…مفهوم ناامنی در پشت سر…طبیعت های بی جان و ناشفاف روی دیوارها وهم این عکس را که قرار بود یک عکس ساده ی خبری باشد دو چندان می کند و این لحظه ی تولد یک عکس تاریخی ست… قاتلی که آماده ی شلیک است… ترس… و این آگاهی اجزای معناساز عکس را دگرگون می کند…

قتل سفیر روسیه

واقعیتی که شبیه عکاسی استیج شده است…

یک پاسخ به “سفیر مقتول روسیه و پلیسی که او را کشت”

  1. علی گفت:

    تحلیل بسیار جالبی بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *