Tag: عکاسی هنری

 

شاید عکاسی سیاه و سفید در زمینه عکاسی صنعتی و تبلیغاتی کمتر مورد نیاز باشد ولی همچنان عکاسی پرطرفداری در بین مردم می باشد و گاهی من در عکاسی معماری و عکاسی صنعتی برای بیان بیشتر فرم از آن استفاده کرده ام. همچنین عکاسی سیاه و سفید با استفاده از فلاش اکسترنال بسیار فراتر از مفهوم کلی اضافه کردن نور است و راه دیگری برای استفاده از رنگ و تنظیم تن های رنگی است.

استفاده از فیلترهای رنگی، انتخاب کنترل مناسب و گزینه سیاه و سفید در منوی دوربین و همچنین قدرت و انعطاف پذیری تاثیر گذار فلاش های اکسترنال عملکرد عکاس را هنگام عکاسی سیاه و سفید، همواره راحت و تسریع کرده است و در این صورت عکاس کمتر به نظر نرم افزارهایی همچون فتوشاپ برای عکس مراجعه می‌کند. دنیای عکاسی سیاه و سفید از زمان معرفی دوربین های دیجیتال کاملا تغییر کرده است. با گزینه‌های تعبیه شده در داخل دوربین (فیلترهای رنگی) عکاس می توانند به راحتی با انتخاب هر کدام از آنها عکس سیاه و سفید خلق کند.

بهترین عکسهای سیاه و سفید توسط عکاسانی خلق می‌شوند که جهان را در سایه های خاکستری و سیاه و سفید می بینند نه فقط رنگی. با نورپردازی لایه های تصویری موجود در کادر با استفاده از فلاش، عکاس می تواند لایه های تصویری را از سایه ها جدا کند و از رنگ هایی که در ابتدا پنهان شده بودند برای تغییر سایه روشن رنگ های حاضر در تصویر استفاده کند. عکاس حرفه ای هنگام عکاسی سیاه و سفید با قرار دادن فیلترهای رنگی در جلوی فلاش ها می تواند مانور بیشتری در تغییر تونالیته های تصویر سیاه و سفید بدهد. که روش بسیار مفید در عکاسی سیاه و سفید است.

چنانچه شما تا به حال دوربین خود را در گزینه سیاه و سفید تنظیم نکرده اید و تجربه در عکاسی سیاه و سفید نداشته اید، ابتدا باید برای یادگیری این نوع عکاسی در فضای داخل و بیرون بدون استفاده از نورهای اضافی زمانی را صرف کنید. با تمرین مداوم می توانید بهترین نتیجه ممکن را کسب کنید و با اشتباه ناامید نشوید. سپس هنگامی که در این زمینه تجربه و مهارت لازم را کسب کردید حال زمان آن می‌رسد که فلاش اکسترنال را به ادوات خود اضافه کنید و با ترکیبی از نور فلش و تنظیمات سیاه و سفید دوربین عکس های بی نظیری خلق کنید.

فیلترهای رنگی

نکته مهمی که باید بدانید این است که اضافه کردن نور قرمز و انتخاب فیلتر قرمز در منوی دوربین می تواند تاثیر نور خروجی از فضا را افزایش دهد به طوری که گویی قدرت آن تا چند برابر افزایش پیدا می کند. همانطور که اکثر کسانی که در عکاسی سیاه و سفید تجربه دارند و از دوربین‌های دیجیتال استفاده می‌کنند می‌دانند که با انتخاب فیلتر قرمز در منوی دوربین، هر سوژه ای که در کادر دوربین به رنگ قرمز باشد، بسیار روشن تر در تصویر نمایان می شود. چنانچه می خواهید این روشنایی بیشتر شود علاوه بر انتخاب فیلتر قرمز منوی دوربین، با تاباندن نور قرمز مجهز به فیلتر قرمز، سوژه قرمز رنگ باعث روشن تر شدن آن نسبت به مرحله قبل خواهید شد.

هنگامی که سعی در جدا کردن سوژه از پس زمینه با تونالیته های متفاوت داشته باشید این تکنیک بسیار مفید خواهد بود مانند کمی تیره تر کردن پس زمینه نسبت به سوژه که به سادگی با تنظیم نور و سرعت همزمانی می توان پس زمینه تاریخ خلق کرد سپس سوژه خود را با تابش نور قرمزی که مجهز به فیلتر قرمز تولید شده نورپردازی کنید. مجددا تاکید می شود که برای کسب نتیجه بهتر باید از فیلتر قرمز داخل دوربین ها استفاده شود.

چنانچه شما به جای فیلتر قرمز از فیلتر سبز استفاده کنیم در بالاترین قدرت فلاش خود، کمترین قدرت نورپردازی را میبینید. فیلتر سبز باعث تاریک شدن تصویر و سوژه شده و به طوری که انگار نور فلش در کمترین قدرت خود تنظیم شده است. با بالا بردن قدرت فلاش همراه با سرعت شاتر فیلترهای ND و تکنیک پولاریزه می توان به راحتی پس زمینه را تاریک تر کرد.

چنانچه بخواهید همه آنچه که در مورد عکاسی سیاه و سفید یاد گرفته اید را در یک عکس پیاده کنید,  دچار اشتباه و سردر گمی خواهید شد. به عنوان مثال اگر از سوژه خود با حداکثر قدرت نوردهی و در نزدیکترین فاصله نسبت به سوژه و همچنین در بازترین دهانه دیافراگم عکاسی کنید، عکس های زیادی را خراب خواهید کرد. اما یاد گیری در مورد اینکه تا چه میزان فاصله را نسبت به سوژه ها در حالت سیاه و سفید رعایت کنید بسیار مهم است.

در عکاسی سیاه و سفید کنترل کنتراست در طیفی گسترده تر به سادگی امکان پذیر است اما هیچ کدام از اینها به معنی بهتر و راحت تر بودن ذاتی عکاسی سیاه و سفید نسبت به رنگی نیست. اینها تنها تفاوت ها هستند.

به عقیده بسیاری، قدرت انتقال احساسات در عکاسی سیاه و سفید به مراتب بیشتر از رنگی است پس شاید بتوان گفت که عکاسی سیاه و سفید به عنوان بهترین گزینه در عکاسی پرتره مطرح باشد. اولین گام برای تمرین و تشخیص بهتر بودن عکس سیاه و سفید این است که سعی کنید در ابتدا رنگی بگیرید و در نرم افزار ویرایش عکس آن را تبدیل به سیاه و سفید کنید. تکرار این عمل باعث می شود که قدرت تشخیص بیشتری برای انتخاب عکاسی رنگی و سیاه و سفید پیدا کنید.

در عکاسی سیاه و سفید تاکید و تمرکز در ترکیب بندی بیشتر می‌شود می‌توان با انتخاب پس زمینه مناسب از جهت روشنایی و بافت، حد فاصله بین سوژه و پس زمینه قائل شد و تاکید بیشتری روی سوژه کرد. شکل و فرم عنصر بصری بسیار مهم است که دراوردن این موضوع در عکاسی سیاه و سفید بسیار مهم می شود.

بدون رنگ در عکاسی پرتره تمرکز بیشتر روی چشم و صورت قرار می‌گیرد. بهترین نتیجه در استودیوهای عکس برداری توسط نور قابل کنترل استودیو حاصل می شود. همانطور که می دانید پیدایش عکاسی در ایران نیز مانند بسیاری دیگر از کشورها از پرتره بوده و در واقع عکاسی پرتره همان شخصیت پردازی است که انجام می دهیم که آن چند ویژگی دارد؛

زمان را نگاه می دارد

شخصیت سوژه را آنطور که هست نشان می‌دهد

و افکار و حتی پیشه سوژه را در عکس منعکس می کند.

شاید بد نباشد در اینجا توصیه هایی که می تواند برای چهره های مختلف مفید باشد اشاره کنیم. نخست اینکه صورت گرد نور با لبه تیز به کناره صورت را نمی‌خواهد و فقط نور از بالا به موهای تابیده شود کافی است تا صورت کشیده به نظر آید. کسی که موهای کم پشتی دارد همانطور که می دانید موی سر نوری را که کمی از زاویه بالا تابیده شده باشد را از خود عبور می دهد و باعث به وجود آمدن سایه های نامناسب می شود لذا بهتر است از نور ملایم تری را از پشت سر به سوژه بتابانید. نور شدید را برای موهای تیره به کار بگیرید. اگر موضوع دارای بینی دراز تر از حد مطلوب است ارتفاع دوربین را کمی کمتر کنید تا تیغه بینی کوتاه تر به نظر برسد اما در مورد ارتفاع کم دوربین به این نکته مهم توجه داشته باشید که مشاهده مستقیم درون بینی اصلا مطلوب نیست. اگر می خواهید تمام سطح پس زمینه را به طور یکنواخت روشن کنید بهترین راهکار این است که فاصله منابع نور را از پس زمینه افزایش دهید. نور پس زمینه باید یکنواخت توزیع شود اگر منبع نور خود را بیش از اندازه به زمین نزدیک کنید نه تنها یک لکه داغ در مرکز دایره نورانی مواجه خواهید شد که در حاشیه های آن نیز از شدت نور به تدریج کاسته خواهد شد. پس فاصله از پس زمینه سبب حل این مشکل می‌شود. اما نور تخت، نور چاق کننده است و فاقد کیفیت جهتی است از هر طرف کاملا روشن می‌کند اما نور ملایم دارای جهت و یک شیوه نورپردازی بهتری است.

در عکاسی سیاه و سفید بیشتر خلاقیت و نگاه و چیدمان عناصر مهم است تا تنظیمات و تکنیک های دوربین.  اگر عاشق عکاسی هستید و به دنبال باز شدن افق‌های دیده خود می گردید لذت عکاسی سیاه و سفید را از دست ندهید و چشمان خود را به تک رنگ دیدن جهان باز کنید.

 

این بار می خواهم در رابطه با عکاسی و نورپردازی UV صحبت کنم. نور که از بنیادی ترین اصل در تصویربرداری است، مستقیما وابسته به طیف پرتو الکترومغناطیس می باشد.  وقتی نور به سطحی برخورد می کند، بخشی از آن جذب شده بخشی بازتاب داده می‌شود و بسته فعال بودن ترکیب شیمیایی سوژه، بخشی به صورت فلورسنت با طول موج متفاوتی بازتابش می گردد. متاسفانه عکاسی فرابنفش در میان عکاسان ایرانی مهجور واقع شده اما در کارهای اساتید عکاسان تبلیغاتی بین المللی به وفور شاهد شاهکارهای عکاسی UV و IR در نمونه آثارشان هستیم. و میتوان بسیار در ژانر عکاسی صنعتی و تبلیغاتی از آن استفاده کرد.

بهتر است ابتدا کمی راجع به قسمت های مختلف طیف الکترو مغناطیسی صحبت کنیم. تجزیه نور به همان رنگ های رنگین کمان معروف تمام قسمت های طیف الکترومغناطیس را شامل می شود و هنگامی که از سمت چپ یعنی رنگ قرمز به سمت بنفش می رویم فوتونهای نوری بلند و بلندتر می‌شود و طول موج کمتر و کمتر می‌شود نور در حقیقت موج هایی است در میدان الکترومغناطیس که اندازه این امواج تحت حاکمیت انرژی می باشد.

چشم انسان تنها قسمت کوچکی از این جریان را می تواند ببیند در حقیقت طیف الکترومغناطیسی از XRAY شروع و سپس امواج رادیویی، فرابنفش، نور مرئی، مادون قرمز و به اشعه گاما رد می‌شود. البته برخی افراد که عمل جراحی چشم کردند با حذف لایه ای از عدسی بعضا قادر به دیدن نور یووی می‌شوند.

نور خورشید در حقیقت تمام این پرتوها را از خود متصاعد می کند، اما آنچه پس از طی این مسیر طولانی به ما می رسد بسیار تغییر می کند. نور یووی خورشید توسط لایه اوزون فیلتر می‌شود که اگر اینگونه نبود فوتونهای نوری به سلامت چشم ما آسیب می‌زدند و منجر به سرطان پوست و آفتاب سوختگی می‌شدند، البته نور یووی آنقدرها هم بد نیست چرا که با جذب آن توسط پوست ویتامین D بدن تامین می‌شود.

هوای موجود در جو کره زمین در مقابل طول موج های ۲۰۰ نانومتر و پایین تر از آن بسیار سختگیرانه عمل می نماید و آن را از خود عبور نمی دهد و همین امر زمین را برای جانداران قابل سکونت ساخته است. از این رو در صنایعی که نیاز به استفاده از تابش فرابنفش با موج کوتاه تر از ۲۰۰ نانومتر می باشد، این عملکرد تنها در محیط‌های تخلیه شده از اکسیژن امکان‌پذیر خواهد بود. از تکنولوژی اخیر در ساختن تلسکوپ هایی جهت تصویر برداری خورشیدی که قبل از آن امکان ثبت آن با هیچ تلسکوپی دیگری وجود نداشت استفاده می شود اکنون با به کارگیری تکنولوژی یووی تصاویر خیره کننده ای از خورشید و سایر سیارات و ستارگان و کهکشان ها تهیه می‌شود. تصویر روبرو به وسیله روش فوق الذکر از خورشید گرفته شده است.

مضرات و خطرات پرتوهای UV

پرتو uv بر انسان اثر گذار است. تاثیر پرتوهای uv بر شخصی که در معرض این نوع قرار گرفته به طول موج این پرتوها بستگی دارد. تابش فرابنفش موجود در گستره امواج الکترومغناطیس با طول موج کوتاه ولی بلندتر از اشعه ایکس، به عبارت دیگر انرژی آن کمتر از اشعه ایکس ولی بیشتر از نور مرئی است.

مشخصات انواع رنگ ها بر حسب نانومتر بدین شرح است؛ بنفش ۳۸۰ تا ۴۵۰ نانومتر، آبی۴۵۰ تا ۴۷۵ نانومتر، آبی سایان ۴۷۶ تا ۴۹۵ نانومتر، سبز ۴۹۵ تا ۵۷۰ نانومتر، زرد ۵۷۰ تا ۵۹۰ نانومتر، نارنجی ۵۹۰ تا ۶۲۰نانومتر، سرخ ۶۲۰ تا ۷۵۰ نانومتر.

این اشعه دارای طول موج کوتاه است که برای چشم انسان خطرناک و مضر است و سبب تحریک عصب های چشم، و در طولانی مدت سبب ضعف بینایی می‌شود البته از آنجا که قدرت نفوذ اشعه یووی خیلی کم است این نور فقط برای چشم و قسمتهایی از پوست که در معرض نور قرار گرفته خطرناک است و تاثیر خاصی بر اندام های داخلی و بخش‌های دیگر بدن ندارد. التهاب قرنیه رایج ترین تاثیر نور یووی برای چشم هاست علایم این بیماری درد کم یا سوزش چشم و حساسیت به نور است. با این وجود آسیب های دائمی به قرنیه و پوست بسیار کم اتفاق می افتد. همانطور که میدانید برای محافظت در برابر نور خورشید چشم ها باید توسط عینک های آفتابی محافظت شود. توجه داشته باشید که آسیب های نوردهی کوتاه مدت اغلب به دنبال قرار گرفتن یکباره و چندین ساعته در معرض اشعه یو وی ممکن است به صورت التهاب بروز کند. اما آسیب‌های نوردهی مزمن به تدریج با گذشت زمان و سرکار داشتن پیوسته با سیستمهای UV در بدن انسان ایجاد می‌شود. البته تاثیرات مزمن چندین سال بعد آشکار می شوند. قرمز شدگی پوست و پدیده آفتاب سوختگی، که التهاب پوست نیز نامیده می شود با طول موجهای کوتاهتر از ۳۱۵ نانومتر ایجاد می شوند. پیری زودرس و احتمال سرطان پوست در طولانی مدت، از خطرات مزمن آن است. اما نگران نباشید با روشی که در این مقاله توضیح داده ایم با نور یووی که باعث تمام این امراض می شود کاری نداریم بلکه فقط با یک فیلتر مخصوص UV Pass بر روی فلاش به صورت لحظه ای نور افشانی کرده و با همان فلاش‌های استودیوی عکاسی می کنیم. اینگونه به سوژه و عکاس حتی در دراز مدت آسیبی نمی‌رسد. مضافاً اینکه از مزایای عکاسی با فلاش با سرعت بالا نیز بهره می گیریم.

طول موج کوتاه اشعه ماورا بنفش می تواند باکتری ها و سایر ارگانیسم های کوچک را منهدم کنند به همین دلیل برای ضدعفونی کردن سطوح مانند اتاق های بیمارستان ها مورد استفاده قرار می گیرد. از پرتو فرابنفش برای ضدعفونی کردن آب، مواد خوراکی، تجهیزات پزشکی و لوازم صنعتی و غیره می توان استفاده نمود.

کاربردی در زندگی و علوم مختلف

در علم نجوم اجرام بسیار حجیم قاعدتاً قادر به صدور تابش عظیمی از امواج فرابنفش به اطرافند. لایه اوزون بخش قابل توجهی از این نوع امواج که می بایستی توسط تلسکوپ های مستقر روی زمین دریافت گردند، جذب می کند. لذا هر مشاهده‌ی در این زمینه باید خارج از جو زمین محقق شود. برای فضانوردان UV حائز اهمیت است و نور UV توسط ستاره های جوان و ابر سیاه چاله ها ایجاد می شود و در نتیجه آنها از تلسکوپ های یووی در بالای جو از آن استفاده می‌کنند و تصاویر متفاوتی از جهان هستی را برای ما ارسال می‌کنند.

برای تشخیص ترک روی بدنه هواپیما ابتدا آن را با رنگ فسفری آغشته می کنند، سپس بدنه را می شویند و بعد در تاریکی آن را زیر نور یووی قرار می‌دهند چنانچه در بدن ترکی وجود داشته باشد آن ترک به علت نفوذ رنگ فسفری زیر نور یووی می درخشد.

نور یووی در بررسی های صحنه جرم، هنگام بررسی اصالت اسناد همچون پاسپورت، پول، چک، پیدا کردن رد خون، اثر رد انگشت و در علم پزشکی برای تشخیص بیماری ها و دندانپزشکی برای خشک کردن کامپوزیت و تصریح گیرایی چسب مورد استفاده قرار می گیرد اما در این بین تنها عکاسان می‌توانند از زیبایی های شگفت انگیز ایجاد شده به واسطه پرتوهای فرابنفش نهایت استفاده را ببرند.

به طور کلی اتم های هر چیزی که محتوی رنگ فلورسنت باشد زیر نور یووی برانگیخته شده و می درخشند همچنین ماژیک های لایت، سنگ یاقوت، گچ و رنگ اکرولیک فسفری، رنگ مو و برخی لوازم آرایشی در پرتو UV درخشندگی دارند علاوه بر موارد گفته شده آب تونیک و نوشیدنی‌های بدون الکل که محتوی Quinine هستند نیز در نور فرا بنفش می درخشند. فوتونهای UV توسط مولکولهای Quinine جذب شده و الکترون های موجود در مولکولهای آن تحت انرژی زیاد برانگیخته می‌شود. سپس شروع به از دست دادن انرژی می کنند این تحلیل انرژی به صورت بصری نور را پس می دهد؛ به طوری که همزمان نور یووی را جذب و به صورت نور مرئی بازتاب می دهند.

لامپ سیاه یا بلک لایت:

نزدیک به ۷۰ سال از تولید لامپ های فلورسنت می‌گذرد. حباب این لامپ‌ها با گاز بخار جیوه با فشار کم پر شده است و در اثر تخلیه الکتریکی در گاز بخار جیوه، نور ماورا بنفش ساخته می شود. این نور در اثر برخورد با لایه پوشش داخلی فلورسنت به نور تبدیل می شود هرچند این گونه ها لامپ ها مصرف کمتری نسبت به لامپ های رشته ای دارند اما اشعه ماورا بنفش و جیوه موجود در آن برای سلامتی مضرند. لامپ کم مصرف نیز نوع فشرده همان مهتابی می باشد.

نور سیاه به لامپی اطلاق می گردد که قادر است با تابش امواج بلند فرابنفش اشعه یووی ساطح کند. ساختار آنها بسیار شبیه لامپ های فلورسنت است با این تفاوت که از شیشه های اندود شده با اکسید نیکل در آنها استفاده می شود، که رنگ آبی بنفش به آن می دهد.

فیلتر تعبیه شده در شیشه لامپ های یووی قسمت اعظمی از نور مرئی را جذب میکنند و فقط نور یووی را از خود متصاعد می کنند. اما اگر به واسطه فرایند فلورسنت می‌توانند مجددا آن را به نور مرئی تبدیل کنند به این فرآیند فلورسنت گفته می شود یعنی نور نامرئی را می گیرد و نور مرئی بازتاب می‌دهد. تجهیزات و فن عکاسی می‌تواند دید ما را نسبت به امواجی از طیف الکترومغناطیس که با چشم غیر مسلح نمی بینیم باز کنند و با تکنیک های مختلف از طریق نوردهی قابل رویت می شوند.

برگرفته از مجله نور رویایی

ملوین سوکولسکی عکاس آمریکایی متولد 1933 در نیویورک است. او هیچ تعلیمات عکاسی ندیده و در سن 10 سالگی پدر ملوین یک دوربین جعبه ای برای او خرید و ملوین از آن زمان عکاسی را شروع کرد.

در سال 1963، ملوین سوکولسکی یک سری مجموعه عکس با نام «حباب» برای مجله هارپر بازار تهیه کرد که در دوره خودش جزو خلاق‌ترین و قابل توجه ترین عکس‌های آن دوران بود و او با این مجموعه به شهرت زیادی رسید.

77337_025.tif

(معرفی عکاس)

با نگاهی اجمالی به آثار بهنام صدیقی، به نگاه متفاوت او به دنیا پی خواهیم برد. انعکاس این نگاه مستند هنری به راحتی در آثار او قابل پیگیری است. عکس های صدیقی روایت مستند متفاوتی است. روایتی متفاوت از جنجال عکاسی معاصر. صدیقی در خلق آثارش هم در فرم و هم در محتوا، به مخاطب خاطر نشان می کند که می توان به دور از هیاهو و جنجال ژورنالیستی، به گونه ای متفاوت و آرام به عکاسی مستند پرداخت.

بهنام صدیقی در سال 1358 در ساری متولد شد. وی فعالیت خود را در زمینه عکاسی از سال 1376 آغاز کرد و در سال 1387 تحصیلاتش را در رشته عکاسی در مقطع کارشناسی به پایان برد. او تا به امروز چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی برگزار کرده که از آن میان می توان به نمایشگاه های انفرادی با عنوان: “اکباتان، غرب تهران” (88-89)، “زندگی در بم” (82)، و “تعطیلات” (92) اشاره کرد. صدیقی همچنین برنده  ی جوایز متعددی در جشنواره های داخلی و خارجی بوده است.

بهنام صدیقی هنرمندی خلاق و پرکار است؛ و همواره می توان در آثارش شاهد دغدغه ها و نگاه ویژه او به محیط زندگی انسان معاصر بود. او تا به امروز چندین مجموعه عکس منتشر کرده است: “زندگی در بم”، که مجموعه ای ست شامل 17 قطعه عکس رنگی که از  بقایای خانه های ویران شده پس از زلزله سال82 .

مجموعه ای با عنوان “حال همه ما خوب است” که شامل 24 قطعه عکس رنگی است. این مجموعه شامل تصاویری است از خوابگاه دانشجویی پس از پایان ترم و آغاز تعطیلات تابستانی.

مجموعه ای دیگر از آثار او “اکباتان، غرب تهران” نام دارد. این مجموعه شامل 25 قطعه عکس سیاه و سفید است که با استفاده و از لنز واید و به شیوه چاپ دستی بر روی کاغذ عکس تهیه شده است. صدیقی درین مجموعه نگاهی متمرکز بر مجموعه مسکونی اکباتان داشته است. از دیگر آثار او می توان به مجموعه “قطعات پریشان” اشاره کرد که در سال2010 انتشار یافته و شامل 12 قطعه عکس است با نگاهی ویژه به طبیعت و زیستگاه هایی از زمین که پس از باد و باران به حال خود رها شده و فراموش شده اند.

در مجموعه “تعطیلات” شاهد 20 قطعه عکس هستیم که در ابعاد 40*50 و 100*80 به نمایش درآمدند. او درین پروژه مستند بر گروهی از جوانان متمرکز شده که که به منظور تعطیلات از شهر خارج شده و به طبیعت پناه برده اند. این مجموعه در مدت دو سال و به شیوه ی آنالوگ و با بهره گیری از یک دوربین قطع متوسط و به صورت اسلاید تهیه شده است.

مجموعه “روز آخر” پروژه ای ست که از سال 90 آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد. درین مجموعه شاهد تصاویری هستیم از مهاجران ایرانی لحظاتی قبل از ترک کشور. و در آخر، در مجموعه “یادآوری” شاهد 8 قطعه عکس به ابعاد 120*150 هستیم که به روش آنالوگ و توسط یک دوربین ویوکمرا تهیه شده اند. این مجموعه شهریور سال 93 در لندن به نمایش در آمد که حاصل همکاری 8 ماهه صدیقی با دورین مندی تئوریسین و کریتور آلمانی بود. این پروژه تلاشی است به منظور نگاه دوباره به عکس پروفایل افراد در فیسبوک که در ملاقات حضوری با آنها در محل ثبت عکس ها به انجام رسیده است.

در تمامی آثار صدیقی می توان نگاه ویژه او را به محیط زندگی انسان معاصر پیگیری کرد. حتی در عکس هایی که از خانه های ویران شده بم به ثبت رسانده. این نگاه ویژه به طرز قابل ملاحظه ای در مجموعه ” اکباتان” قابل رهگیری است.

شهرک اکباتان واقع در غرب تهران با جمعیتی بیش از 100 هزار نفر، بزرگترین مجتمع مسکونی کشور است. اما آنچه ازین جمعیت انسان در عکس های صدیقی به چشم می خورد تنها ردپایی است؛ آثاری به جا مانده از حضور آدمی. اشیایی که گواه حضور انسانند اما در غیاب او. در مجموعه “اکباتان” ِ صدیقی شاهد حذف تعمدی انسان هستیم. دیوارهای بتنی که به ضرب فضاهای سبز مصنوعی تلاش بر فراهم کردن فضای زیستی برای انسان دارند، دستمایه خلق عکس های صدیقی شده تا به رقم جمعیت زیاد، تنهایی و انزوای انسان معاصر را به تصویر بکشد که چگونه در میان دیوارها به تنهایی خود خو گرفته است.

صدقی در به تصویر کشیدن غربت انسان در مجتمع های مسکونی چنان با مهارت عمل کرده که گویی سال هاست از گم شدن هویت انسان در سکونتگاه های مدرن شهری در رنج است. توجه او به فضاهای عمومی مثل پارکینگ، فضای سبز، ایستگاه اتوبوس و زمین بازی معطوف شده که همگی خالی از حضور آدمی است. نه کسی درایستگاه به انتظار نشسته و نه اتوبوسِ فرسوده، مسافری می برد. ردیف های خالی صندلی هایی که تنها بار خاطرات مهمانی ها را به دوش می کشند. لاستیکی پاره در مرکز تصویر که نشانه ای ست از وجود انسان ها. این مجموعه مستقیما به انسان مرتبط است و ما در تمامی فریم ها ردپای حضور انسان را می بینیم، اما از حضور مستقیم او خبری نیست.

شروع این پروزه از ترم سوم دانشگاه رقم خورد اما پس از اتمام درس، صدیقی همچنان پیگیر دغدغه های شخصی به ادامه کار همت گذاشت. مجتمع مسکونی اکباتان در عکس های او محل زندگی آدم هایی است که دیده نمی شوند. و ما تنها با دیدن اشیا از حضور آنها آگاه می شویم. صدیقی در مورد این مجموعه به ویژگی شهرهایی اشاره می کند که معنای خود را با کمبود زمین (به علت رشد جمعیت) و زمان (به خاطر ایجاد فواصل فیزیکی) به ما تحمیل می کنند؛ و در مورد انسان هایی که در چنین شرایطی زندگی می کنند، می گوید: “انسان های چنین شهرهایی به ناچار در شکلی از زندگی محصورند که در آن ندیدن و نشنیدنِ دیگری نه یک ویژگی که یک خواسته است. میل به خلوت های دورکننده از دیگران و عدم تحمل شرایط حضور دیگری برای لمیدن در خود”.

صدیقی به مدد لنز واید این اشیا رها شده را به گونه ای در مرکز اهمیت قرار داده که اهمیتشان از صاحبان اصلی آنها (آدمها) بیشتر شده است. اشیایی که تنها استعاره ای از حضور آدمی اند، درین عکس ها به موضوع اصلی بدل شده اند. سیاه و سفید بودن عکس ها نیز به ملال و اندوه تصاویر می افزاید گویی بقایای حادثه ای پیش چشم ماست. همانطور که دیگر مجموعه آثار او حکایتگر وقفه ای در حیات اند.

چاپ دستی عکس ها و بکارگیری ابزار سنتی در دوره ای که تجهیزات دیجیتال سرپوشی شده بر کاستی های حرفه ای عکاسان، حاکی از ارزشمند شمردن شیوه کار و مخاطب در نظر صدیقی است.

Kevin Horan
کوین هورِن عکاس آمریکایی که با مجموعه پرتره goat شهرت گرفت. او درباره مجموعه بزها اینگونه می گوید: ” من با آنها مانند مشتری رفتار کردم و آنها را به استودیو خود بردم. تلاش کردم تا به آنها شخصیت دهم البته و این موضوع را به روشنی در عکسها می بینید.
به عقیده کوین ارتباط مثبت گرفتن با مشتری یا سوژه عکاسی اهمیت زیادی دارد و او در این مجموعه توانسته است ارتباط مناسبی با سوژه هایش برقرار کند.
مجموعه های دیگر او با نام های خوک ها، گوسفندها و اسب ها پرتره هایی به همین سبک است.