The Blog


عکاسی مبلمان یکی از پر چالش ترین شاخه های عکاسی صنعتی و تبلیغاتی است و این را به خاطر داشته باشیم که عکس را در یک لحظه می شود دید. در واقع برگ برنده این رسانه همین یک لحظه دیده شدن است. زیرا برای تسخیر همین یک لحظه، ساعت ها و سال ها کار و ممارست عکاس نهفته است. مبلمان که در این چند سال اخیر به یک صنعت صددرصد داخلی تبدیل شده است مهم ترین رسانه اش عکاسی است. و عکاسی درست از این محصول اولین قدم در دیده شدن است. عکاسی مبلمان کاری سخت و در عین حال لذت بخش است که نکات زیادی در رابطه با آن باید رعایت کرد که در ادامه به آن می پردازیم.

خواندن ادامه مطلب

طبق رسم همیشگی، هر از چندگاهی نمونه هایی از بهترین ایده های تبلیغاتی را برایتان به نمایش می گذاریم.

این اگهی خلاقانه، برای ترغیب مردم به حفظ درختان و محیط زیست طراحی شده، با اضافه کردن دستها، درخت شبیه زن بارداری شده که دستش را مهربانانه روی شکمش گذاشته تا کودکش را حس کند

آگهی خلاقانه به مناسبت روز محیط زیست تشبیه درخت به گردن انسان طبیعت زندگی است، نابود کردن قسمتی از طبیعت، به معنای کشتن همه طبیعت است

بیلبورد دیگری از یلو پیجز، و این بار تبلیغ برای دفع آفات دربیلبوردی که انگار خودش دچار آفت شده این بیلبوردها درکشورهای متفاوتی اکران شده اما ایده، رنگ و اجرای یکسانی دارند.

آگهی خلاقانه فیلیپس به مناسبت روز پدر این آگهی مال 12 سال قبله! اما هنوز هم جذابه و ارزش دیدن داره. یک ارتباط منطقی و خلاقانه بین تقویم، روز پدر، ریش تراش، پوست، ریش و غیره!

آگهی یک شکلات کره ای به نام نیکوسافت، که به ترک سیگار کمک می کند. همین آگهی بسیار ساده، در کشور کره برنده چند جایزه شده است

هماهنگی کامل تبلیغ با رسانه اش تبلیغ خلاقانه موسسه اعتباری در استرالیا برای وامهای مسکن: وامهای مسکن ما بسیارمنعطف است باتغییر در فرم پنجره ها، انعطاف پذیری به خوبی نشان داده شده

کمپین خلاقانه دهانشوی لیسترین در آژانس جی دبلیو تی لندن و در سال ۲۰۰۸ طراحی شده و موفق به کسب جایزه شیر طلای جشنواره خلاقیت کن شده است

بیلبورد خلاقانه نوشیدنی سودا در آمریکا، که برای تاکید برطبیعی بودنش، بیلبورد را با گیاه ترکیب کرده. این گیاه زنده و واقعیست و برای استفاده دربیلبورد کاشته و شکل داده شده

آگهی خلاقانه چسب زخم که با استفاده از شخصیت محبوب و معروف هالک؛ قدرت و خاصیت ارتجاعی و تغییر شکل چسب زخم را نشان داده است. حتی هالک هم به چنین چسب زخمی نیاز داره.

بیلبوردخلاقانه رستورانهای زنجیره ای پارادایس درهند بیلبورد به شکلی طراحی شده که دو تکه جدا ازهم به نظر برسه، قسمتی از منظره پس زمینه روی بیلبورد طراحی شده تااین حس تشدیدبشه

حلقه های ازدواج! یک کار مینیمال و جذاب دیگه از مکدونالد، این برند همیشه از فرم لوگوش به شکل حساب شده ای در تبلیغات استفاده میکنه. تبلیغاتش ساده و در عین حال جذاب و خلاقانه است

آگهی خلاقانه مخابرات با ایده و اجرای درست و مناسب مخابرات اعلام کرده که امسال هزینه سررسیدهایش راصرف ایجاد سرپناه برای زلزله زدگان غرب کشور کرده است طراح: تارنگ گرافیک

📌 این کار هم ایده خوبی دارد و هم اجرای مناسبی، همه چیزش به اندازه و درست است به جز یک چیز!
اگر به کار نگاه دوباره ای بیاندازید و کمی تامل کنید، حتما متوجه می شوید که فضای آگهی بیش از اندازه سرد است و به همین دلیل بی روح به نظر می رسد.

📌 به نظر من وقتی موضوع اصلی یک آگهی، سرپناه، خانه و آغوش گرم خانواده است و داریم از بخشش و مهربانی حرف می زنیم، بهتر است که فضای کارمان کمی گرم باشد تا مهربانی اش را احساس کنیم. کاش جلد این سررسید رنگ گرمی داشت، مثلا نارنجی یا حتی سبز روشن، کاش با بهانه ای گرما به این آگهی تزریق می شد، مثلا نشانگر کتاب، قرمز می شد، آنوقت می توانستیم تاثیر جادویی یک رنگ گرم را در این کار ببینیم.

📌 ممکن است کسی بگوید رنگ آبی رنگ سازمانی مخابرات و قسمتی از هویت بصری آن است. اما ا این دلیل نمی شود که همه آگهی های مخابرات پر از رنگ آبی باشد. مخصوصا زمانی که احساسی که این رنگ به مخاطب می دهد، در تضاد کامل با پیام آگهی باشد! من مطمئنم با ورود حساب شده ی رنگ گرم به این آگهی، جذابیت، گیرایی و تاثیرگذاری آن بیشتر می شد.

📌 همیشه گفتم و باز هم تاکید می کنم اهمیت جزییات در ایجاد اتمسفر نهایی یک کار، و بالا بردن ضریب تاثیرگذاری یک آگهی، از چیزی که به نظر می رسد، بسیار بیشتر است.
می گویند در فدراسیون فوتبال، خبرنگاری از کارلوس کیروش پرسید: چطور شد که بر خلاف خیلی از مربیان خارجی که در ایران ناموفق بودند، شما اینقدر موفق شدید؟ کیروش جواب داد: جزییات، جزییات، جزییات!
من اعتقاد دارم این همان حلقه گمشده طراحی گرافیک، دیزاین و تبلیغات ایران هم هست: جزییات، جزییات، جزییات!

ملوین سوکولسکی عکاس آمریکایی متولد 1933 در نیویورک است. او هیچ تعلیمات عکاسی ندیده و در سن 10 سالگی پدر ملوین یک دوربین جعبه ای برای او خرید و ملوین از آن زمان عکاسی را شروع کرد.

در سال 1963، ملوین سوکولسکی یک سری مجموعه عکس با نام «حباب» برای مجله هارپر بازار تهیه کرد که در دوره خودش جزو خلاق‌ترین و قابل توجه ترین عکس‌های آن دوران بود و او با این مجموعه به شهرت زیادی رسید.

77337_025.tif

(معرفی عکاس)

با نگاهی اجمالی به آثار بهنام صدیقی، به نگاه متفاوت او به دنیا پی خواهیم برد. انعکاس این نگاه مستند هنری به راحتی در آثار او قابل پیگیری است. عکس های صدیقی روایت مستند متفاوتی است. روایتی متفاوت از جنجال عکاسی معاصر. صدیقی در خلق آثارش هم در فرم و هم در محتوا، به مخاطب خاطر نشان می کند که می توان به دور از هیاهو و جنجال ژورنالیستی، به گونه ای متفاوت و آرام به عکاسی مستند پرداخت.

بهنام صدیقی در سال 1358 در ساری متولد شد. وی فعالیت خود را در زمینه عکاسی از سال 1376 آغاز کرد و در سال 1387 تحصیلاتش را در رشته عکاسی در مقطع کارشناسی به پایان برد. او تا به امروز چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی برگزار کرده که از آن میان می توان به نمایشگاه های انفرادی با عنوان: “اکباتان، غرب تهران” (88-89)، “زندگی در بم” (82)، و “تعطیلات” (92) اشاره کرد. صدیقی همچنین برنده  ی جوایز متعددی در جشنواره های داخلی و خارجی بوده است.

بهنام صدیقی هنرمندی خلاق و پرکار است؛ و همواره می توان در آثارش شاهد دغدغه ها و نگاه ویژه او به محیط زندگی انسان معاصر بود. او تا به امروز چندین مجموعه عکس منتشر کرده است: “زندگی در بم”، که مجموعه ای ست شامل 17 قطعه عکس رنگی که از  بقایای خانه های ویران شده پس از زلزله سال82 .

مجموعه ای با عنوان “حال همه ما خوب است” که شامل 24 قطعه عکس رنگی است. این مجموعه شامل تصاویری است از خوابگاه دانشجویی پس از پایان ترم و آغاز تعطیلات تابستانی.

مجموعه ای دیگر از آثار او “اکباتان، غرب تهران” نام دارد. این مجموعه شامل 25 قطعه عکس سیاه و سفید است که با استفاده و از لنز واید و به شیوه چاپ دستی بر روی کاغذ عکس تهیه شده است. صدیقی درین مجموعه نگاهی متمرکز بر مجموعه مسکونی اکباتان داشته است. از دیگر آثار او می توان به مجموعه “قطعات پریشان” اشاره کرد که در سال2010 انتشار یافته و شامل 12 قطعه عکس است با نگاهی ویژه به طبیعت و زیستگاه هایی از زمین که پس از باد و باران به حال خود رها شده و فراموش شده اند.

در مجموعه “تعطیلات” شاهد 20 قطعه عکس هستیم که در ابعاد 40*50 و 100*80 به نمایش درآمدند. او درین پروژه مستند بر گروهی از جوانان متمرکز شده که که به منظور تعطیلات از شهر خارج شده و به طبیعت پناه برده اند. این مجموعه در مدت دو سال و به شیوه ی آنالوگ و با بهره گیری از یک دوربین قطع متوسط و به صورت اسلاید تهیه شده است.

مجموعه “روز آخر” پروژه ای ست که از سال 90 آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد. درین مجموعه شاهد تصاویری هستیم از مهاجران ایرانی لحظاتی قبل از ترک کشور. و در آخر، در مجموعه “یادآوری” شاهد 8 قطعه عکس به ابعاد 120*150 هستیم که به روش آنالوگ و توسط یک دوربین ویوکمرا تهیه شده اند. این مجموعه شهریور سال 93 در لندن به نمایش در آمد که حاصل همکاری 8 ماهه صدیقی با دورین مندی تئوریسین و کریتور آلمانی بود. این پروژه تلاشی است به منظور نگاه دوباره به عکس پروفایل افراد در فیسبوک که در ملاقات حضوری با آنها در محل ثبت عکس ها به انجام رسیده است.

در تمامی آثار صدیقی می توان نگاه ویژه او را به محیط زندگی انسان معاصر پیگیری کرد. حتی در عکس هایی که از خانه های ویران شده بم به ثبت رسانده. این نگاه ویژه به طرز قابل ملاحظه ای در مجموعه ” اکباتان” قابل رهگیری است.

شهرک اکباتان واقع در غرب تهران با جمعیتی بیش از 100 هزار نفر، بزرگترین مجتمع مسکونی کشور است. اما آنچه ازین جمعیت انسان در عکس های صدیقی به چشم می خورد تنها ردپایی است؛ آثاری به جا مانده از حضور آدمی. اشیایی که گواه حضور انسانند اما در غیاب او. در مجموعه “اکباتان” ِ صدیقی شاهد حذف تعمدی انسان هستیم. دیوارهای بتنی که به ضرب فضاهای سبز مصنوعی تلاش بر فراهم کردن فضای زیستی برای انسان دارند، دستمایه خلق عکس های صدیقی شده تا به رقم جمعیت زیاد، تنهایی و انزوای انسان معاصر را به تصویر بکشد که چگونه در میان دیوارها به تنهایی خود خو گرفته است.

صدقی در به تصویر کشیدن غربت انسان در مجتمع های مسکونی چنان با مهارت عمل کرده که گویی سال هاست از گم شدن هویت انسان در سکونتگاه های مدرن شهری در رنج است. توجه او به فضاهای عمومی مثل پارکینگ، فضای سبز، ایستگاه اتوبوس و زمین بازی معطوف شده که همگی خالی از حضور آدمی است. نه کسی درایستگاه به انتظار نشسته و نه اتوبوسِ فرسوده، مسافری می برد. ردیف های خالی صندلی هایی که تنها بار خاطرات مهمانی ها را به دوش می کشند. لاستیکی پاره در مرکز تصویر که نشانه ای ست از وجود انسان ها. این مجموعه مستقیما به انسان مرتبط است و ما در تمامی فریم ها ردپای حضور انسان را می بینیم، اما از حضور مستقیم او خبری نیست.

شروع این پروزه از ترم سوم دانشگاه رقم خورد اما پس از اتمام درس، صدیقی همچنان پیگیر دغدغه های شخصی به ادامه کار همت گذاشت. مجتمع مسکونی اکباتان در عکس های او محل زندگی آدم هایی است که دیده نمی شوند. و ما تنها با دیدن اشیا از حضور آنها آگاه می شویم. صدیقی در مورد این مجموعه به ویژگی شهرهایی اشاره می کند که معنای خود را با کمبود زمین (به علت رشد جمعیت) و زمان (به خاطر ایجاد فواصل فیزیکی) به ما تحمیل می کنند؛ و در مورد انسان هایی که در چنین شرایطی زندگی می کنند، می گوید: “انسان های چنین شهرهایی به ناچار در شکلی از زندگی محصورند که در آن ندیدن و نشنیدنِ دیگری نه یک ویژگی که یک خواسته است. میل به خلوت های دورکننده از دیگران و عدم تحمل شرایط حضور دیگری برای لمیدن در خود”.

صدیقی به مدد لنز واید این اشیا رها شده را به گونه ای در مرکز اهمیت قرار داده که اهمیتشان از صاحبان اصلی آنها (آدمها) بیشتر شده است. اشیایی که تنها استعاره ای از حضور آدمی اند، درین عکس ها به موضوع اصلی بدل شده اند. سیاه و سفید بودن عکس ها نیز به ملال و اندوه تصاویر می افزاید گویی بقایای حادثه ای پیش چشم ماست. همانطور که دیگر مجموعه آثار او حکایتگر وقفه ای در حیات اند.

چاپ دستی عکس ها و بکارگیری ابزار سنتی در دوره ای که تجهیزات دیجیتال سرپوشی شده بر کاستی های حرفه ای عکاسان، حاکی از ارزشمند شمردن شیوه کار و مخاطب در نظر صدیقی است.

نویسنده و گزارشگر: معین قوی / کارشناس معماری مجله منزل

آیا می توان دنیای گسترده و بزرگ هنر را صرفا با تمرکز بر یک حوزه بررسی کرد؟ به نظر من این اتفاق به هیچ وجه ممکن نیست، چراکه تمام شاخه های هنری، ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با یکدیگر داشته و همپوشانی زیادی دارند. دلیلی واضح بر این ادعا را میتوان در مجید کاویان مهر، عکاس ماه این شماره دید. برای او که سال ها در حوزه مجسمه سازی فعالیت نموده و عکاسی نیز می کرده است، ساختمان ها و معماری های آنها، حکم مجسمه هایی را دارند که برای بیان یک مفهوم ذهنی به وجود آمده اند! این نگاه تأثیر خاصی بر عکاسی او نیز گذاشته است.

با ما همراه باشید تا با مجید کاویان مهر و هنر عکاسی او بیشتر آشنا شویم.

مجید کاویان مهر

عضو انجمن عکاسان تبلیغاتی و صنعتی ایران
شرکت در چندین نمایشگاه گروهی عکسپروژه عکاسی هتل قصر طلایی
همکاری با شرکت ها معماری و طراحی داخلی
شرکت در سمپوزیسیون بین المللی مجسمه سازی پدیده
شرکت در رویداد بهارستان

درباره عکاس
مجید کاویان مهر متولد 1366  عکاس صنعتی و تبلیغاتی ساکن تهران است. وی فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه تبریز بوده و از دوران دانشجویی در زمینه طراحی و عکاسی مشغول به کار بوده است. از سال 89 به صورت جدی وارد حرفه عکاسی شده و شاخه عکاسی تبلیغاتی و صنعتی را به طور خاص به عنوان زمینه اصلی فعالیتش انتخاب کرده است. در این میان، عکاسی معماری همیشه از مباحث مورد علاق ه اش بوده و در هر فرصتی به مطالعه، تحقیق و تمرین در این زمینه پرداخته است. او طی این سالها تمام تلاشش را به کار برده تا تجربیات و دانش خود را در انجام پروژه های جدی وحرفه ای به کار بگیرد.
نگاه او به عکاسی معماری « از سالها قبل به مجسمه سازی علاقمند بوده و هستم و در چندین رویداد داخلی در زمینه مجسمه شرکت داشته ام. آنچه زمینه ساز گرایشم به عکاسی معماری بوده از همین علاقمندی نشأت می گیرد. سازه ها و بناهای با اصالت همیشه در نظرم مجسمه هایی بودند که سازنده های آنها به طور قطع در پی بیان و شکل دهی به مفهومی ذهنی بودند که می بایست نیازهای زندگی امروز را نیز پاسخگو باشد. آنچه همیشه در همکاری با معماران شنیده ام، تأکید آنها بر بیان تصویریِ کاربردی بودن بناهاست؛ درنتیجه سعی کرده ام ثبت تصاویرم به گونه ای باشد تا علاوه بر نمایش زیبایی سازه به بیانی از موقعیت کاربردی آن نیز دست پیدا کنم.
در عکاسی معماری همیشه سعی بر این داشته ام تا بتوانم مفهوم مورد نظر معمار را در قابم به تصویر بکشم و این اتفاق نمی افتد مگر با تربیت چشم؛
بنابراین عکاس معماری باید نگاهی حساس داشته باشد تا با  انتخاب بهترین زاویه و شناخت نور به بهترین نتیجه ممکن دست پیدا کند.

عکاسی صنعتی و تبلیغاتی